معنی ملکه قدرتمند روسیه
حل جدول
کاترین
ملکه روسیه
کاترین
کاترین دوم
ملکه مقتدر روسیه
کاترین کبیر
کاترین
آخرین ملکه روسیه
الکساندرا
ملکه مشهور روسیه
کاترین
قدرتمند
نیرومند
فارسی به عربی
امبراطوره، ملک، ملکه
کلمات بیگانه به فارسی
نیرومند
مترادف و متضاد زبان فارسی
پرقدرت، توانا، زورمند، قدر، بانفوذ، متنفذ،
(متضاد) ضعیف، ناتوان
فرهنگ واژههای فارسی سره
نیرومند
فارسی به انگلیسی
Mighty, Potent, Vigorous, Robustly
فرهنگ معین
زن پادشاه، شهبانو، زنی که پادشاه باشد، زنی که نمونه بارز یک خصوصیت ظاهری یا باطنی است: ملکه عصمت، ملکه زیبایی و مانند آن، جنس ماده بالغ و بارور در جامعه حشره های اجتماعی (زنبور عسل، موریانه، مورچه) که کار [خوانش: (~.) [ع. ملکه] (اِ.)]
(مَ لَ کِ) [ع. ملکه] (اِ.) سرعت ادراک و دریافت ذهن. ج. ملکات.
معادل ابجد
1174